هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان احساسات عمیق و متناقض مانند عشق، رنج، تسلیم، و اشتیاق می‌پردازد. شاعر از مفاهیمی مانند کعبه، خواب شیرین، آتش، و سایه برای توصیف حالات درونی خود استفاده کرده است. همچنین، تضادهایی مانند شیرین و تلخ، سیاه و سفید، و آرامش و بی‌قراری در سراسر شعر به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها نیاز به تجربه و بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از تصاویر و استعاره‌های به‌کار رفته ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۴۲۴

تا به تسلیم و رضا قانع دل خودکام شد
موجه بیتابی من لنگر آرام شد

کعبه جویان را اگر گردید بی چشمی حجاب
دیده ما را سفیدی جامه احرام شد

برد اوج اعتبار آرام و آسایش ز من
خواب شیرین تلخ بر من زین کنار بام شد

روی سرخ خویش را کرد از تهی مغزی سیاه
چون عقیق ساده دل هر کس که صاحب نام شد

آتش آسوده می گردد ز دامن شعله ور
اشتیاق من فزون از نامه و پیغام شد

غافل ای خورشید طلعت از سیه روزان مشو
چون زخط صبح بناگوش تو خواهد شام شد

می کند وحشت سگ لیلی همان از سایه اش
گرچه هر جا بود آهویی به مجنون رام شد

شد مهیا نقل شیرین و شراب تلخ من
تا لب شکر فشان یار خوش دشنام شد

پاس وقت از تیغ خونریزست حصن عافیت
غوطه در خون می زند مرغی که بی هنگام شد

از سفر هر چند گردد پخته هر خامی که هست
نفس سرکش از دویدنهای بیجا خام شد

دشمنان خویش را خوش وقت کردن سهل نیست
کامیاب از عمر گردد هر که دشمنکام شد

بر نمی آید ز فکر صید، باز بسته چشم
می خورد در خواب خون چشمی که خون آشام شد

مشت خاکی کز سرکوی تو بر سر ریختیم
خشکی سودای ما را روغن بادام شد

علم رسمی گشت صائب مانع پرواز من
نقش بر بال و پرم از ساده لوحی دام شد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.