هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی بیانگر دردها و رنجهای عاشقانه است. شاعر از دوری معشوق، گرفتاریهای عشق، و ناتوانی در بیان راز دل سخن میگوید. او از گریههای بیپاسخ، نالههای شکسته، و عمری که در راه عشق گذشت یاد میکند. همچنین، اشارهای به جاودانگی عشق و مرگ عاشق دارد که برای معشوق عمر جاویدان میشود.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و مرگ ممکن است برای سنین پایینتر سنگین باشد.
غزل شمارهٔ ۲۴۶۵
بدعت برگرد سرگشتن گر از پروانه ماند
دور گردیها زمعشوق از من دیوانه ماند
من که صد میخانه می کردم تهی در یک نفس
زان لب میگون دهانم باز چون پیمانه ماند!
گریه ام در دل گره شد، ناله ام بر لب شکست
وای بر قفلی که مفتاحش درون خانه ماند
از گرفتاری به آسانی بریدن مشکل است
بلبل ما در قفس نه بهر آب و دانه ماند
عمر رفت و راز عشق از دل نیامد بر زبان
در حجاب لفظ کوته معنی بیگانه ماند
بعد ایامی که آمد دامن زلفش به دست
پنجه من خشک از حیرت چو دست شانه ماند
مرگ عاشق عمر جاویدان بود معشوق را
مد شمع از دفتر بال و پر پروانه ماند
از شراب جان ما صائب رگ خامی نرفت
گرچه چندین اربعین این باده در میخانه ماند
دور گردیها زمعشوق از من دیوانه ماند
من که صد میخانه می کردم تهی در یک نفس
زان لب میگون دهانم باز چون پیمانه ماند!
گریه ام در دل گره شد، ناله ام بر لب شکست
وای بر قفلی که مفتاحش درون خانه ماند
از گرفتاری به آسانی بریدن مشکل است
بلبل ما در قفس نه بهر آب و دانه ماند
عمر رفت و راز عشق از دل نیامد بر زبان
در حجاب لفظ کوته معنی بیگانه ماند
بعد ایامی که آمد دامن زلفش به دست
پنجه من خشک از حیرت چو دست شانه ماند
مرگ عاشق عمر جاویدان بود معشوق را
مد شمع از دفتر بال و پر پروانه ماند
از شراب جان ما صائب رگ خامی نرفت
گرچه چندین اربعین این باده در میخانه ماند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.