هوش مصنوعی: این متن شعری است که از غم و اندوه، عشق و شوق، و ناامیدی سخن می‌گوید. شاعر از احساسات عمیق خود مانند اشک، شوق دل، و توبه یاد می‌کند و از مفاهیمی مانند قفس، دریا، و سنگ به عنوان نمادهای رنج و محدودیت استفاده می‌کند. همچنین، اشاره‌ای به داستان یوسف و زیبایی‌های از دست رفته دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و نمادین است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و رنج نیاز به درک و بلوغ عاطفی دارند.

غزل شمارهٔ ۲۴۶۶

از هجوم اشک دل در چشم خونپالا نماند
در قفس از جوش گل از بهر بلبل جا نماند

شوق دل را از حریم چشم تر بیرون کشید
کشتی ما از سبکباری درین دریا نماند

تا خط بغداد جامم را ز می لبریز کرد
خونبهای توبه ام در گردن مینا نماند

از قماش پیرهن بی جلوه یوسف چه ذوق؟
شیشه خالی بزن بر سنگ چون صهبا نماند

چند ریزد صائب از کلک تو ابیات بلند؟
در بیاض سینه احباب دیگر جا نماند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴۶۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۴۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.