۲۲۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۵۲۴

خط مگر با آن لب میگون مرا همدم کند
زور این می را مگر بیهوشدارو کم کند

گرچه دارد حجت ناطق زعیسی در کنار
گفتگوی منکران خون در دل مریم کند

گر بود طوطی، که زنگ خاطر من می شود
هر که را با خویش آن آیینه رو محرم کند

سبزه خاکش برآید سرمه آلود از زمین
عشق هر کس را به اسرار نهان محرم کند

خون کند کفران نعمت باده را در ساغرش
هر که با جام سفالین یاد جام جم کند

اشک بلبل را به دامن رهنمایی کند
گل ز روی لطف اگر دلجویی شبنم کند

هر که صائب نرگس خندان او را دیده است
چشم آهو را خیال حلقه ماتم کند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.