هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و عاشقانه است که به مفاهیمی مانند پنهانکاری، رازداری، عشق، درد و رنج می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، بیان می‌کند که برخی احساسات و رازها را نمی‌توان پنهان کرد، حتی اگر فرد تلاش کند آنها را مخفی نگه دارد. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند صبر و تحمل درد دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات فلسفی موجود در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۵۳۲

چون کسی در دل خیال آن کمر پنهان کند؟
نیست ممکن رشته را کس در گهر پنهان کند

می نماید تلخی بادام آخر خویش را
گرچه شیرین کار او را در شکر پنهان کند

نیست ایمن هیچ سرسبزی چشم شور خلق
روی خود چون خضر از مردم مگر پنهان کند

از خم چوگان گردون گوی بیرون برده است
در گریبان تأمل هر که سر پنهان کند

صبر و طاقت برنمی آید به کوه درد و غم
قاف را عنقا چسان در زیر پر پنهان کند؟

خودنمایی لازم افتاده است درد عشق را
لاله نتوانست داغی در جگر پنهان کند

حال ما دردی کشان بر هیچ کس پوشیده نیست
بحر چون از دیده ها دامان تر پنهان کند؟

خرده راز محبت پرده سوز افتاده است
سنگ نتوانست در دل این شرر پنهان کند

می تراود گریه از رخسار اهل درد را
آب هیهات است خود را در گهر پنهان کند

می شود روشن زآتش بوی هر هیزم که هست
نیست ممکن عیب خود کس در سفر پنهان کند

از فریب خال او ایمن مشو صائب که حسن
در دل هر دانه ای دام دگر پنهان کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۳۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.