هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر بزرگ سبک هندی، سرشار از تصاویر و استعاره‌های پیچیده است. شاعر از عشق، درد فراق، طبیعت و مفاهیم عرفانی سخن می‌گوید. او از عناصری مانند گل، آهو، باده، و خال هندو برای بیان احساسات خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شعر دارای مفاهیم پیچیده و استعاره‌های عمیق است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی نیاز دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و درد فراق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۶۷

غارت صبر از دلم آن آتشین رو می کند
گرمی خورشید گل را مفلس بو می کند

چشم مجنون بس که از وحشی نگاهان پر شده است
چشم لیلی را خیال چشم آهو می کند

آن که چون شبنم زگل بالین و بستر ساختی
این زمان چون غنچه بالین را ز زانو می کند

چشم میگونی که من زان باده پیما دیده ام
درد می را در قدح بیهوشدارو می کند

چون صبوحی کرده در گلشن درآیی عندلیب
خرده گل را سپند آن گل رو می کند

حرف پهلودار اگر از خط چنین سر می زند
رفته رفته کار را با زلف یکرو می کند

صائب از بخت سیاه خود ندارم شکوه ای
هر چه با من می کند آن خال هندو می کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۶۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۶۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.