هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند علم، عشق، طبیعت، و فلسفه زندگی می‌پردازد. شاعر از تضاد بین علم و جهل، عشق و زیبایی، و مفاهیم فلسفی مانند قناعت و طمع سخن می‌گوید. همچنین، از طبیعت و عناصری مانند گردباد، دشت، و گل‌ها به عنوان نمادهایی برای بیان احساسات و افکار خود استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم فلسفی و انتزاعی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از اشارات به موضوعاتی مانند شراب و مفاهیم عرفانی ممکن است نیاز به درک بالاتری داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۲۶۲۹

پایه نظم بلند از علم کمتر چون بود؟
علم موزون کم چرا از علم ناموزون بود؟

گردبادش جلوه انگشت زنهاری کند
دامن دشتی که گرم از سینه مجنون بود

کنج عزلت کرد مستغنی مرا از احتیاج
خم لباس و خانه و گلزار افلاطون بود

نیست ممکن نخل احسانی کند نشو و نما
تا به مغز خاک پنهان ریشه قارون بود

گر ببندد محتسب میخانه را در، گو ببند
ساقی و نقل و شراب ما لب میگون بود

می شود هم پله قارون به اندک فرصتی
دوش هر کس زیر بار منت گردون بود

جوش گل سازد خروش بلبلان صائب زیاد
عشق روزافزون شود چون حسن روزافزون بود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۶۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.