هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، مفاهیم عمیقی مانند امید، نور در تاریکی، رحمت الهی و عبادت را بیان می‌کند. شاعر با اشاره به عناصری مانند شمع، آتش، نور و ویرانه، به موضوعاتی مانند امیدواری به رحمت خداوند، تأثیر عبادت در روشنایی روح و پیچیدگی‌های زندگی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. همچنین، درک استعاره‌ها و اشارات ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۷۱۷

دل ز احیای شب دیجور روشن می شود
زین جواهر سرمه چشم کور روشن می شود

خویش را زیر و زبر کن کز فروغ آفتاب
بیشتر ویرانه از معمور روشن می شود

از خط شبرنگ می گردد نمایان آن دهن
راه این تنگ شکر از مور روشن می شود

با دل آزاری نگردد جمع حسن عاقبت
ز آتش آخر خانه زنبور روشن می شود

با دل سنگین نیم از رحمت حق ناامید
کز چراغان نجلی طور روشن می شود

شمع بی فانوس می سازد دل ما را سیاه
دیده ما از رخ مستور روشن می شود

شمع کافوری ندارد سود بر روی مزار
صائب از نور عبادت گور روشن می شود
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۱۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.