هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازهٔ سبک هندی، با زبانی نمادین و پر از تصاویر شاعرانه، به موضوعاتی چون عشق، رنج، زندگی، و نیاز به همراهی و همدلی می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند باده، سیلاب، گلستان، و قلاب، احساسات عمیق انسانی را به تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق فلسفی و عرفانی است و درک کامل آن نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها مانند 'شراب ناب' ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامناسب باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۵۶

در سر پل باده چون سیلاب می باید کشید
می به کشتی در کنار آب می باید کشید

می توان تا چشمی از روی گلستان آب داد
پرده نسیان به روی خواب می باید کشید

کم نه ای از بلبل و قمری درین بستانسرا
ناله ای چند از دل بیتاب می باید کشید

در سیاهی می کند می کار آب زندگی
در دل شبها شراب ناب می باید کشید

صحبت روشن ضمیران زنگ از دل می برد
باده روشن شب مهتاب می باید کشید

ساده کن از فلس خود را، ورنه از هر موجه ای
همچو ماهی وحشت قلاب می باید کشید

خون کنم دل را که تا این مایه تشویش هست
منت دلجویی از احباب می باید کشید

با لب لعل بتان افتاده صائب کار ما
تشنه ما را ز گوهر آب می باید کشید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.