هوش مصنوعی: این متن شعری با درونمایه‌های فلسفی و عرفانی است که بر پذیرش دردها و سختی‌های زندگی با شجاعت تأکید دارد. شاعر از مفاهیمی مانند میخانه، باده، و ویرانه به عنوان استعاره‌هایی برای زندگی و رنج‌های آن استفاده می‌کند. او بر ضرورت رها کردن تعلقات و پذیرش ناپایداری دنیا تأکید می‌کند و در نهایت، روشن‌بینی را از طریق تجربه‌های سخت و درس‌های زندگی می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، استفاده از استعاره‌هایی مانند می و میخانه ممکن است برای سنین پایین‌تر نامناسب باشد. این شعر بیشتر مناسب مخاطبانی است که توانایی تحلیل مفاهیم انتزاعی و پیام‌های اخلاقی پیچیده را دارند.

غزل شمارهٔ ۲۷۶۵

درد را چون صاف در میخانه می باید کشید
هر چه ساقی می دهد مردانه می باید کشید

عزت جام تهی باید به بوی باده داشت
ناز گنج گوهر از ویرانه می باید کشید

می چو گردد سر که هیهات است دیگر می شود
دست از اصلاح دل فرزانه می باید کشید

می رسد سیل فنا تا چشم بر هم می زنی
رخت خود بیرون ازین ویرانه می باید کشید

تلخی زهر فنااز زندگانی بیش نیست
بر سر این پیمانه را مردانه می باید کشید

درد بی درمان پیری را دوا بی حاصل است
دست از تعمیر این ویرانه می باید کشید

تا سر مویی تعلق هست دل آزاد نیست
ریشه این سبزه بیگانه می باید کشید

وحشتی کز آشنایان بی دماغان می کشند
روح را زین عالم بیگانه می باید کشید

تا شود روشن به نور شمع صائب دیده ات
سرمه از خاکستر پروانه می باید کشید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.