هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از صائب تبریزی به موضوعاتی مانند عشق، مستی معنوی، رهایی از دنیای مادی و رسیدن به حقیقت از طریق عشق و فنا در معشوق می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند جام می، کوثر، بحر و بلبل، مفاهیم عمیق عرفانی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده است که برای درک کامل آن، خواننده نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد.

غزل شمارهٔ ۲۷۶۸

هر که جام می به روی دلستان بر سر کشید
آب کوثر در بهشت جاودان بر سر کشید

کرد هر کس خامشی در عالم آب اختیار
می تواند بحر را چون ماهیان بر سر کشید

مهر بر لب زن درین محفل که صاف باده را
کوزه سربسته در خم بی دهان بر سر کشید

جذبه عشق قوی بازو بلند افتاده است
بلبل ما ساغر گل در خزان بر سر کشید

می کند شور جنون هر سختیی را خوشگوار
سنگ را دیوانه چون رطل گران بر سر کشید

زخم خار از دیدن رخسار گلچین خوشترست
مرغ بی بال و پر ما آشیان بر سر کشید

رفت جان مضطرب در مهد آسایش به خواب
تا زخاموشی سپر تیغ زبان بر سر کشید

چون خمارآلود جام باده را بر سر کشد؟
آن ستمگر خون عاشق را چنان بر سر کشید

گرچه مرگ تلخ صائب ناگوار افتاده است
شد سبک هر کس که این رطل گران بر سر کشید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۶۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.