هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر پرآوازه سبک هندی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، رهایی، سرکشی در برابر فرمان، و ارزش‌های انسانی می‌پردازد. شاعر با به‌کارگیری عناصری مانند شمع، سرو، طوفان، و زندان، مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر، نیازمند درک و تجربه‌ای است که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به‌کاررفته ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال نامفهوم یا پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۶۹

از سرم چون شمع آخر سوز پنهان سر کشید
ز آنچه دامن می کشیدم از گریبان سر کشید

می شود روشنتر از آبی که افشاند زچشم
هر که را چون شمع آتش از گریبان سر کشید

سرو نتوانست چون قمری درین بستانسرا
با کمال سرکشی از طوق فرمان سر کشید

کیست گردون تا نباشد تابع فرمان عشق؟
چون تواند مشت خاشاکی زطوفان سر کشید؟

سایه طوبی شمارد آفتاب حشر را
شعله عشق تو هر کس را که از جان سرکشید

می رسد حاصل به قدر سنگ اینجا نخل را
وای بر دیوانه ای کز سنگ طفلان سر کشید

اهل غفلت را رهایی از زندان خاک
پای خواب آلود نتواند ز دامان سر کشید

موج زنجیر گرفتاری کمند دولت است
شد عزیز آن کس که چون یوسف به زندان سر کشید

خط به اندک فرصتی تسخیر لعل یار کرد
زود بالد سبزه ای کز آب حیوان سر کشید

از ملامت در حریم کعبه شد خونش هدر
راه پیمایی که از خار مغیلان سر کشید

داد در ایام خامی میوه خود را به باد
نخل پرباری که از دیوار بستان سر کشید

نیست صائب حسن را از پاکدامانان گزیر
از گریبان صبح را خورشید تابان سر کشید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.