هوش مصنوعی: این متن شعری است که از موی سفید به عنوان نماد پیری و غفلت یاد می‌کند و تأثیر آن بر دل و زندگی انسان را توصیف می‌نماید. همچنین، به مفاهیمی مانند گذر زمان، جوانی و پیری، و نگاه جامعه به این تغییرات اشاره دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربه زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۷۹

چشم ما را پرده غفلت شد ابروی سفید
باز ناورد از ختا این نافه را موی سفید

دیگران را گر ز پیری صبح آگاهی دمید
شد دل ما شیر مست غفلت از موی سفید

کی شود طبع هوسناکان زپیری تنگدل؟
ماه عید طفل طبعان است ابروی سفید

از جوانان نیست کم چون زنده دل افتاد پیر
صبح می رو بد زدلها غم به گیسوی سفید

با سیه رویان بود عفو خدا را روی حرف
قابل اقبال نبود نامه را روی سفید

تار و پود زندگانی را پریشان کردن است
جمع کردن خنده را چون صبح با موی سفید

کاکل عنبرفشان بر پشت آن سیمین بدن
هست چون خط سیه بر پشت آهوی سفید

هر که صائب روی گردان شد زاهل روزگار
می برد از ظلمت آباد جهان روی سفید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.