هوش مصنوعی: این متن شعری از صائب تبریزی است که به مفاهیمی مانند عرفان، خودشناسی، ناپایداری دنیا، و جستجوی حقیقت می‌پردازد. شاعر با استفاده از استعاره‌ها و تمثیل‌های عمیق، به نقد دنیای مادی و تأکید بر ارزش‌های معنوی اشاره می‌کند. مضامینی مانند فقر معنوی، رهایی از قید خودبینی، و بی‌ثباتی دنیا در این شعر به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی این شعر برای درک و تحلیل، نیاز به بلوغ فکری و آشنایی نسبی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، برخی از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۲۷۸۹

غنی فیض از دل شب چون فقیران در نمی یابد
زظلمت آنچه یابد خضر، اسکندر نمی یابد

برآ از قید خودبینی که در زندان آب و گل
کسی کز خود نپوشد چشم راه در نمی یابد

بود زیر نگین ملک سلیمان تنگدستی را
که غیر از گوشه دل، گوشه دیگر نمی یابد

گهی در حلقه تسبیح و گه در قید زنارم
کسی از رشته سر در گم من سر نمی یابد

سپند من مسلم چون تو اندجست ازین آتش؟
که دود من ره بیرون شد از مجمر نمی یابد

زسایل می گشاید غنچه امید همت را
نخندد شیشه سربسته تا ساغر نمی یابد

گشاد از بستگیهاجو، که تا غواص در دریا
نمی سازد نفس در دل گره گوهر نمی یابد

مجو سر رشته آسایش از دنیای پروحشت
که موج آسودگی در بحر بی لنگر نمی یابد

نباشد در مقام خویشتن قدری هنرور را
که در دریا کسی بوی خوش از عنبر نمی یابد

به بی شرمی توان شد کامیاب از چرخ مینایی
زدریا جز حباب شوخ چشم افسر نمی یابد

به شعر خشک صائب رام نتوان کرد خوبان را
که گوهر راه در گوش بتان بی زر نمی یابد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۸۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.