هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، به زیبایی‌های معشوق و تأثیر عمیق او بر عاشق می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند یاقوت، لعل، گل و پروانه، عشق و شیفتگی خود را بیان می‌کند. همچنین، اشاره‌هایی به مفاهیم عرفانی مانند حقیقت و عارف شدن نیز در شعر دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از تصاویر و مفاهیم نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

غزل شمارهٔ ۲۸۶۲

دل یاقوت را خون می کند لعل سخنگویت
قلمها سینه چاک از خط ریحان تو می گردد

چه اندام لطیف است این که گل با آن سبکروحی
نفس دزدیده در چاک گریبان تو می گردد

تعجب نیست گر پروانه در بیرون در سوزد
که شمع کشته روشن در شبستان تو می گردد

اگرچه نیست ناز و نعمت حسن ترا پایان
دل خود می خورد هر کس که مهمان تو می گردد

تو کز هر جلوه ای بر هم زنی ملک دو عالم را
کجا ویرانی ما گرد دامان تو می گردد؟

سواد چشمها از سرمه می گردید اگر روشن
سخنگو سرمه از چشم سخندان تو می گردد

به فریاد آورد خونابه اش دریای آتش را
چنین گر دل نمکسود از نمکدان تو می گردد

سلیمان وار اگر سازی هوا را زیردست خود
فلک چون حلقه خاتم به فرمان تو می گردد

سخنهای تو صائب از حقیقت بهره ای دارد
که عارف می شود هر کس به دیوان تو می گردد

نگردد اشک در چشمی که حیران تو می گردد
که آب استاده از سرو خرامان تو می گردد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۶۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.