هوش مصنوعی:
این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، امید، رنج، و آرزوهای انسانی میپردازد. شاعر از تشبیهات مختلف مانند تیغ سیراب، زمین تشنه، و سیب زنخدان برای بیان احساسات عمیق خود استفاده میکند. همچنین، مفاهیمی مانند ایمان، ندامت، و بخشش نیز در شعر مورد توجه قرار گرفتهاند.
رده سنی:
16+
متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی بالا، درک شعر را برای سنین پایینتر دشوار میکند.
غزل شمارهٔ ۲۹۵۰
خیال تیغ سیرابش مرا جان تازه می دارد
زمین تشنه را امید باران تازه می دارد
چه باشد قسمت ما نامرادان از وطن یارب
چو روی خود به سیلی ماه کنعان تازه می دارد؟
ز استغنا گوارا نیست بر من هیچ تردستی
مرا موج سراب از آب حیوان تازه می دارد
ندارد شربتی در کار، بیماری که من دارم
مرا بویی از ان سیب زنخدان تازه می دارد
خوشم در زلف با نظاره صبح بناگوشش
که ایمان مرا در کافرستان تازه می دارد
چه گلها از ندامت می تواند چید تردستی
که پشت دست خود از زخم دندان تازه می دارد
بر آن روشن گهر بادا گوارا دعوی همت
که روی سایلان از شرم احسان تازه می دارد
حیات جاودان بخشد به سایل، ریزش پنهان
مرا آن لب به شکر خند پنهان تازه می دارد
زخط سنگدل تنگی نبیند آن دهن یارب
که زخم عالمی را آن نمکدان تازه می دارد
غم خود می خورد گر حسن غمخواری کند ما را
سفال خویش را ناچار ریحان تازه می دارد
زخورشید قیامت فیض شبنم می برد صائب
دماغی را که آن خط چوریحان تازه می دارد
زمین تشنه را امید باران تازه می دارد
چه باشد قسمت ما نامرادان از وطن یارب
چو روی خود به سیلی ماه کنعان تازه می دارد؟
ز استغنا گوارا نیست بر من هیچ تردستی
مرا موج سراب از آب حیوان تازه می دارد
ندارد شربتی در کار، بیماری که من دارم
مرا بویی از ان سیب زنخدان تازه می دارد
خوشم در زلف با نظاره صبح بناگوشش
که ایمان مرا در کافرستان تازه می دارد
چه گلها از ندامت می تواند چید تردستی
که پشت دست خود از زخم دندان تازه می دارد
بر آن روشن گهر بادا گوارا دعوی همت
که روی سایلان از شرم احسان تازه می دارد
حیات جاودان بخشد به سایل، ریزش پنهان
مرا آن لب به شکر خند پنهان تازه می دارد
زخط سنگدل تنگی نبیند آن دهن یارب
که زخم عالمی را آن نمکدان تازه می دارد
غم خود می خورد گر حسن غمخواری کند ما را
سفال خویش را ناچار ریحان تازه می دارد
زخورشید قیامت فیض شبنم می برد صائب
دماغی را که آن خط چوریحان تازه می دارد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۴۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.