هوش مصنوعی: این متن به موضوع عرفان و سیر و سلوک معنوی اشاره دارد. شاعر بیان می‌کند که هر کس از نیستی به سوی خداوند روی آورد، از بشریت اثری در او باقی نمی‌ماند و توجه او به علل دنیوی از بین می‌رود. او توصیه می‌کند که به جای قناعت به ظواهر، به حقیقت درونی و جوهر وجودی توجه شود و از لطف و حلاوت الهی شکرگزار باشیم.
رده سنی: 18+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. این مفاهیم ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده و ناملموس باشد.

غزل شمارهٔ ۲۸۹۱

هر کِه از نیستی آید به سویِ او خَبَری
اَنْدَرو از بَشریَّت بِنِمانَد اثری

اِلْتِفاتی نَبُوَد هِمَّتِ او را به عِلَل
گَر عِلَل گیرد جُمله، زِ عُلی تا به ثَری

هر کسی که مُتلاشی شود و مَحو زِ خویش
به سویِ او کُند از عینِ حقیقت نَظَری

جوهری بیند صافی، مُتَحَلّی به حُلَل
مُتِمَکِّن شده در کالْبَدِ جانوری

تو به صورت چه قَناعَت کُنی از صُحبَتِ او؟
رو دِگَر شو تو به تَحقیق، که او شُد دِگَری

بِشِنو شُکرِ وِیْ از من، که به جان و سَرِ تو
که بِدان لُطف و حَلاوَت نَچَشیدم شِکَری
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.