۲۰۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۹۸۵

علایق دامن آزاده ما را نمی گیرد
کمند رشته مریم مسیحا را نمی گیرد

کجا مجنون ما گستاخ گیرد دامن لیلی؟
که از پاس ادب دامان صحرا را نمی گیرد

مرا ترساند از زخم زبان ناصح، نمی داند
که خس دامان سیل دشت پیما را نمی گیرد

مشو غافل زپاس وقت اگر آسودگی خواهی
که خواب روز جای خواب شبها را نمی گیرد

ندارد آرزو ره در دل آزاده ام صائب
زمین پاک من نخل تمنا را نمی گیرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.