هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی و اخلاقی است که به موضوعاتی مانند عشق، جدایی از مادیات، اهمیت دعا و خلوت معنوی، و پرهیز از رشوه و فساد می‌پردازد. شاعر از عشق به حسن (احتمالاً اشاره به زیبایی معنوی یا عشق الهی) سخن می‌گوید و تأکید می‌کند که دل اهل معنی از خلوت نمی‌هراسد. همچنین، هشدار می‌دهد که رشوه و فساد نتیجه‌ای جز مکافات ندارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی موجود در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات فلسفی و تمثیل‌های به‌کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۲۹۸۷

زآه و دود عاشق حسن را کلفت نمی گیرد
که آب زندگانی را دل از ظلمت نمی گیرد

مرا کرده است وحشی آنچنان اندیشه لیلی
که با آهو دل مجنون من الفت نمی گیرد

مگر دست دعایی چندرا همدست خود سازد
وگرنه دست تنها دامن دولت نمی گیرد

زمعنی هر که بیگانه است از خلوت کند وحشت
وگرنه اهل معنی را دل از خلوت نمی گیرد

به رشوت عامل از خود گر کند اصحاب سلطان را
مکافات عمل از هیچ کس رشوت نمی گیرد

مپرس از ساده لوحان صورت حال جهان صائب
که دل آیینه را از عالم صورت نمی گیرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.