هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به توصیف معشوق و جذابیت‌های او می‌پردازد. شاعر با به‌کارگیری عناصر طبیعی مانند خورشید، گلستان، و آب حیوان، عظمت و زیبایی معشوق را به تصویر می‌کشد و احساسات عمیق خود را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه ادبی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده ممکن است برای خوانندگان جوان دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۹۶

شکر در آب گوهر لعل خندان تو اندازد
تبسم شور محشر در نمکدان تو اندازد

گریبان چاک از مجلس میا بیرون که می ترسم
گل خورشید خود را در گریبان تو اندازد

اگر ظلمت زچشم آب حیوان دست بردارد
غبارآلود خود را در گلستان تو اندازد

از ان خورشید بر گرد جهان سرگشته می گردد
که خود را در خم زلف چو چوگان تو اندازد

زماه عید دارد مهر تابان نعل در آتش
که خود را وقت فرصت در شبستان تو اندازد

الف از سایه اش بر صفحه الماس می افتد
که حد دارد نظر بر تیغ مژگان تو اندازد؟

نشد از بوسه او تشنه ای سیراب، جا دارد
که خط خاشاک در چاه زنخدان تو اندازد

زشوق کعبه وصلش چنان از خود برآ صائب
که برق و باد شهپر در بیابان تو اندازد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.