۲۱۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۰۰۱

مرا پیمانه کی سیر از شراب ناب می سازد؟
کجا ریگ روان را شبنمی سیراب می سازد؟

سفیدیهای مو گفتم پر و بالم شود، غافل
که غفلت بادبان را پرده های خواب می سازد

به دریا می رساند سیل خاک پای در گل را
خوشا احوال آن سالک که دل را آب می سازد

زهر خامی نمی آید فریب پختگان دادن
تسلی کی دل پروانه را مهتاب می سازد؟

لطیف افتاده و بیرنگ چندان آب این دریا
که ماهی را زهجر خویشتن قلاب می سازد

عبث خم در خم من دارد آن ابر و کمان صائب
دل هر جایی من کی به یک محراب می سازد؟
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۰۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.