هوش مصنوعی: این متن شعری است که از مفاهیمی مانند عدالت الهی، قناعت، تلخی زندگی، و ناپایداری دنیا سخن می‌گوید. شاعر از عواقب خشم، قضاوت ناعادلانه، و از دست دادن آبرو در پی طمع به زندگی ابدی می‌نویسد. همچنین، به موضوعاتی مانند ناامیدی، رنج، و پذیرش سرنوشت اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در این شعر برای درک و تحلیل، به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی نیاز دارد. نوجوانان زیر 16 سال ممکن است در فهم برخی از اشارات انتزاعی و پیچیدهٔ شعر دچار مشکل شوند.

غزل شمارهٔ ۳۰۵۲

به کشت خشمگینان آتش از ابر بلا ریزد
به قدر تلخرویی زهر از تیغ قضا ریزد

شکوهی هست با بی برگی ارباب قناعت را
که آتش را دل از چین جبین بوریا ریزد

نگیرد صبح اگر ساقی به یک پیمانه دستم را
چنان لرزم که نقش از بال مرغان هوا ریزد

به دشواری زرنگ و بو گرانجان دست بردارد
که از سیمای ناخن دیرتر رنگ حنا ریزد

حلاوت می برد از زندگانی تلخی منت
چرا کس آبروی خود پی آب بقا ریزد؟

به شرطی می کنم کوته، زبان دعوی خون را
که یک بار دگر خونم به جای خونبها ریزد

نمی آید به کف دامان رنگ رفته از کوشش
مکن کاری که رنگ از روی گلهای حیا ریزد

چرا آیینه از اقبال صیقل روی برتابد؟
محال است این که صائب را دل از تیغ فنا ریزد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۵۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۵۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.