هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، احساسات عمیق عاشقانه و درد فراق را بیان میکند. شاعر از عناصری مانند زلف پریشان، لعل آبدار، خط سبز، و شمع برای توصیف معشوق و حالات خود استفاده کرده است. همچنین، اشاراتی به مفاهیم عرفانی مانند آب حیوان و شهیدان نیز دیده میشود.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
غزل شمارهٔ ۳۰۷۸
رگ جانها به هم پیوسته شد زلف پریشان شد
لطافتهای عالم گرد شد سیب زنخدان شد
خط سبزی برون آورد لعل آبدار او
که از غیرت سیه عالم به چشم آب حیوان شد
در آن تنگ دهن زان عقد دندان حیرتی دارم
که چون در نقطه موهوم این سی پاره پنهان شد؟
همان لب تشنه خون است تیغ آبدار او
اگرچه از شهیدانش زمین کان بدخشان شد
مگر آمد به عزم صید بیرون نی سوار من؟
که بر شیر ژیان انگشت زنهاری نیستان شد
همان پروانه بیتاب را در پرده می سوزد
زخط رخسار او هر چند شمع زیر دامان شد
مگر از خود برون رفتن به فریادم رسد صائب
که بر شور جنون من بیابان تنگ میدان شد
لطافتهای عالم گرد شد سیب زنخدان شد
خط سبزی برون آورد لعل آبدار او
که از غیرت سیه عالم به چشم آب حیوان شد
در آن تنگ دهن زان عقد دندان حیرتی دارم
که چون در نقطه موهوم این سی پاره پنهان شد؟
همان لب تشنه خون است تیغ آبدار او
اگرچه از شهیدانش زمین کان بدخشان شد
مگر آمد به عزم صید بیرون نی سوار من؟
که بر شیر ژیان انگشت زنهاری نیستان شد
همان پروانه بیتاب را در پرده می سوزد
زخط رخسار او هر چند شمع زیر دامان شد
مگر از خود برون رفتن به فریادم رسد صائب
که بر شور جنون من بیابان تنگ میدان شد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.