هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره آرزوهایش است. او از ناکامی‌ها، سرنوشت، مرگ، و آرزوهای برآورده‌نشده سخن می‌گوید. شاعر به مفاهیمی مانند عشق، تقدیر، رضایت، و آزادی از تعلقات مادی اشاره می‌کند و در نهایت، به آرامش درونی و رهایی از دغدغه‌های دنیوی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند مرگ و ناکامی ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۳۱۰۳

من ناکس کیم تا در سرشتم آرزو باشد؟
به خون شویم اگر در سرنوشتم آرزو باشد

به مرگ خنده خونین نشیند زخم ناسورم
اگر از چرخ مریم دست رشتم آرزو باشد

قبول سجده بت نیست در لوح جبین من
چرا طغرای صندل از کنشتم آرزو باشد؟

سر و کار دل حق ناشناسم باد با دوزخ
اگر با روی گندم گون بهشتم آرزو باشد

تمام عمر تخم آرزو کشتم، ندانستم
که خاکستر بود خرمن چو کشتم آرزو باشد

سر فردی چو خورشید از دو عالم آرزو دارم
نه از بالین پرستانم که خشتم آرزو باشد

نیم چون کعبه در قید لباس از تن پرستیها
زعریانی پرندی چون کنشتم آرزو باشد

خوشم با خاطر فارغ زکفر و دین خود صائب
نه طوف کعبه، نه سیر کنشتم آرزو باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۰۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.