هوش مصنوعی: این متن شعری است که به توصیف بهار و تغییرات طبیعت می‌پردازد. با استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های زیبا، مانند نسیم بهار که مانند یوسف به مصر می‌آید یا گل‌ها که بدون عصا از خاک بیرون می‌آیند، زیبایی‌های فصل بهار و تأثیر آن بر جهان را به تصویر می‌کشد. همچنین، اشاراتی به داستان‌های اساطیری و عرفانی مانند یوسف و زلیخا، لیلی و مجنون، و سلیمان دارد.
رده سنی: 14+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اساطیری است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا، آن را برای گروه سنی نوجوان و بزرگسال مناسب می‌سازد.

غزل شمارهٔ ۳۱۳۴

نسیم مصر با صد کاروان یوسف لقا آمد
پریزاد بهار از کوه قاف کبریا آمد

به دامن می رسد چاک گریبان گلعذاران را
زگلزار که یارب این نسیم آشنا آمد؟

سواد مصر از نظارگی یک چشم بینا شد
که از زندان به روی تخت آن یوسف لقا آمد

به هم پیوست چون بال پری ابر سبک جولان
سلیمان وار تا گل بر سر تخت هوا آمد

زحی رو در بیابان کرد گویا محمل لیلی
که دل در سینه مجنون به جنبش چون درا آمد

بهار نوجوان تاب و توانی داد پیران را
که نرگس از ضمیر خاک بیرون بی عصا آمد

زفیض نوبهاران شد هوا چندان به کیفیت
که از خلوت برون زاهد پی کسب هوا آمد

زلطف نوبهاران سنگها نوعی ملایم شد
که سالم دانه بیرون از دهان آسیا آمد

سپهر گرم جولان چشم قربانی شد از حیرت
زمین چون آسمان در جنبش از نشو و نما آمد

سلامت باد ساقی گر بهاران روی گردان شد
می گلرنگ باقی باد اگر گل بیوفا آمد

زشکر خنده برق آسمان شد یک لب خندان
ز ابرتر هوا یک روی پرشرم و حیا آمد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۳۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۳۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.