هوش مصنوعی: این متن شعری است که به زیبایی‌های پنهان و آشکار عشق، هنر و حقیقت درونی انسان‌ها می‌پردازد. شاعر تأکید می‌کند که هیچ‌چیز زیبا و ارزشمند، مانند عشق، هنر یا حقیقت، قابل پنهان‌کردن نیست و سرانجام آشکار می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان زیر 16 سال به‌طور کامل قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات فلسفی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

غزل شمارهٔ ۳۱۷۱

دهان تنگ آن شیرین پسر پنهان نمی ماند
ندارد گرچه اصلی این خبر پنهان نمی ماند

مگر عریان شود، ورنه چو گل صد جامه گر پوشد
صفای پیکر آن سیمبر پنهان نمی ماند

فروغ عشق از سیمای عاشق می شود پیدا
درین ابر تنک نور قمر پنهان نمی ماند

ز زیر دامن مجمر شمیم عود رسوا شد
هنرور گر شود پنهان، هنر پنهان نمی ماند

لب از اظهار راز عشق بستم، گرچه می دانم
زشوخی در دل سنگ این شرر پنهان نمی ماند

ندارد آتش سوزنده ظرف بو نهان کردن
عیار خلق مردم در سفر پنهان نمی ماند

همانا تخم ما امیدواران رزق قارون شد
وگرنه دانه در خاک اینقدر پنهان نمی ماند

حدیث اهل دل مشهور عالم می شود صائب
زدریا چون برون آید گهر پنهان نمی ماند
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.