هوش مصنوعی: این متن شعری از صائب تبریزی است که مضامینی مانند عشق، رنج، صبر، توکل، و ناامیدی را در بر می‌گیرد. شاعر از غفلت، بیداد، و تلاش برای رسیدن به آرامش سخن می‌گوید و با استفاده از استعاره‌های زیبا، مفاهیم عمیق عرفانی و انسانی را بیان می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از ابیات حاوی مضامین سنگین مانند رنج و ناامیدی هستند که برای سنین پایین‌تر مناسب نیست.

غزل شمارهٔ ۳۱۹۳

مرا از غفلت خود بر سر این بیداد می آید
نباشد صید اگر غافل چه از صیاد می آید؟

به کوشش نیست دولت، پا به دامان توکل کش
که سرو از خاک بیرون با دل آزاد می آید

دل بی صبر خواهد توتیا کرد استخوانش را
به این تمکین که شیرین بر سر فرهاد می آید

چرا بر یکدگر دارند غیرت کشتگان تو؟
رقم یکدست اگر از خامه فولاد می آید

دل سخت تو سنگ سرمه می گردد فغانها را
وگرنه کوه از یک ناله در فریاد می آید

اگرچه شاه را روی زمین زیر نگین باشد
به درگاه فقیران بهر استمداد می آید

مرا از سخت رویی داد گردون توبه خواهش
ز روی سخت کار سیلی استاد می آید

ندارد صرفه ای خون ریختن ما بیگناهان را
که خون زخم ما از دیده جلاد می آید

چنان شد عام در ایام ما ذوق گرفتاری
که صید وحشی از دنباله صیاد می آید

سرآمد نوبت خسرو، نوای بار بد طی شد
هنوز از بیستون آوازه فرهاد می آید

کدامین عقده دل باز کرد از زلف مشکینش؟
که دیگر بوی خون از شانه شمشاد می آید

از ان معمور می باشد خرابات مغان صائب
که آنجا هر که غمگین می رود دلشاد می آید
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۱۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.