هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و غنایی است که از عشق، درد و رنج عاشق، وصف معشوق و مفاهیمی مانند دل‌سوزی، عشق نافرجام و فداکاری سخن می‌گوید. شاعر از تشبیه‌های زیبا مانند مقایسه عاشق با مفلس و گوهر استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن برای نوجوانان کم‌سن‌وسال دشوار است. همچنین ممکن است برخی از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

غزل شمارهٔ ۳۲۴۱

دل سودازده در طره دلدار افتاد
گل بچینید که دیوانه به بازار افتاد

همچو مفلس که فتد راه به گنجش ناگاه
بوسه را راه به کنج دهن یار افتاد

هر تنک حوصله ره یافت در آن خلوت خاص
شیشه ماست که از طاق دل یار افتاد

بر دل خونشده دندان نگذارد، چه کند؟
کار گوهر چو به انصاف خریدار افتاد

نیست ممکن نشود نقل مجالس اشکش
دیده هر که بر آن لعل شکر بار افتاد

از جبین گوهر جان را چو عرق ریخت به خاک
راه هرکس که به این وادی خونخوار افتاد

سنگ طفلان شمرد کوه گران را صائب
عاشقی را که چو فرهاد به سرکار افتاد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.