هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های غنی، به موضوعاتی مانند عشق، عرفان، صبر و استقامت، و زیبایی‌های طبیعت می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند تیغ، خون، عیسی، شمع، مجنون، و لیلی برای بیان احساسات عمیق و مفاهیم معنوی استفاده می‌کند.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های غنی و زبان شعری کلاسیک نیاز به درک ادبی نسبتاً بالایی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۲۹۱

تیغ سیراب تو فیض دم عیسی دارد
خون اگر بر سر این آب شود جا دارد

می زداید نفس صدق ز دلها زنگار
صبح در چهره گشایی ید بیضا دارد

جان روشن ز دم تیغ نمی اندیشد
شمع از سرزنش گاز چه پروا دارد؟

گر چه نی عقده خود را نتواند وا کرد
در گشاد گره دل ید طولی دارد

اگر از حلقه زنجیر کشد مجنون پای
دیگر این سلسله را کیست که برپا دارد؟

گر چه چشم تو نبیند به تو پا از ناز
خم ابروی تو خم در خم دلها دارد

دل سنگین ترا حلقه بیرون درست
ناله من که اثر در دل خارا دارد

چهره او ز نگه گر نشود گرد آلود
نه به یک چشم، به صد چشم تماشا دارد

چون برآرد ز گریبان سر خود را مجنون؟
که سیه خانه لیلی ز سویدا دارد

رنگ و بو مانع روشن گهر از جولان نیست
شبنم از برگ گل آتش به ته پا دارد

لنگر از قافله ریگ روان می طلبد
هرکه آسودگی از عمر تمنا دارد

تو ز طفلی همه تن دیده حیران شده ای
ورنه هنگامه عالم چه تماشا دارد؟

بوی پیراهن اگر تند رود معذورست
دشمنی در پی چون چشم زلیخا دارد

صائب از گردش چشم که دگر مست شدی؟
که سخنهای تو کیفیت صهبا دارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.