هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر دردها و رنج‌های عاشقانه و عرفانی است. شاعر از موانع و سختی‌های راه عشق و طلب سخن می‌گوید و از ناامیدی و دل‌تنگی‌های خود می‌نالد. همچنین، او به امید و دعا برای رهایی از این دردها اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۳۰۴

می کجا مهر حجاب از لب ما بردارد؟
نه حباب است که هر موج ز جا بردارد

رشته گوهر سیراب شود مژگانش
هرکه خار از ره این آبله پا بردارد

دل صد پاره اگر همرهی ما نکند
کیست در راه طلب توشه ما بردارد؟

در بیابان طلب تشنه جگر بسیارست
به که هر آبله ای آب جدا بردارد

از مه عید جوانی دل ما صاف نشد
مگر این زنگ ز دل قد دوتا بردارد

آنقدر دور مشو از نظر ای صبح امید
که دل خونشده دستی به دعا بردارد

منفعل رفت ازین غمکده سیلاب برون
کیست این گرد ملال از دل ما بردارد؟

می کند ساده زمین را ز عمارت صائب
ابر اگر آب ز چشم تر ما بردارد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.