۲۰۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۳۰۴

می کجا مهر حجاب از لب ما بردارد؟
نه حباب است که هر موج ز جا بردارد

رشته گوهر سیراب شود مژگانش
هرکه خار از ره این آبله پا بردارد

دل صد پاره اگر همرهی ما نکند
کیست در راه طلب توشه ما بردارد؟

در بیابان طلب تشنه جگر بسیارست
به که هر آبله ای آب جدا بردارد

از مه عید جوانی دل ما صاف نشد
مگر این زنگ ز دل قد دوتا بردارد

آنقدر دور مشو از نظر ای صبح امید
که دل خونشده دستی به دعا بردارد

منفعل رفت ازین غمکده سیلاب برون
کیست این گرد ملال از دل ما بردارد؟

می کند ساده زمین را ز عمارت صائب
ابر اگر آب ز چشم تر ما بردارد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.