هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که از عشق، مستی، و رنج‌های عاشق سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، مانند زخم عشق، می و ساغر، و خضر، به بیان احساسات عمیق و روحانی می‌پردازد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اصطلاحات مورد استفاده نیاز به درک ادبی بالاتری دارند.

غزل شمارهٔ ۳۳۳۵

زخم عشاق محال است ز خنجر گذرد
چه خیال است که مخمور ز ساغر گذرد؟

زاهد خشک ز سرچشمه زمزم نگذشت
مست چون از می چون خون کبوتر گذرد؟

چرخ پر کوکبه سد ره عاشق نشود
این سپندی است که چون برق ز مجمر گذرد

عبث آیینه زره پوش ز جوهر شده است
تیر مژگان تو از سد سکندر گذرد

نافه را کاکل مشکین تو در هم پیچید
تا چه از نکهت زلف تو به عنبر گذرد

خضر دست هوسی می کند از دور بلند
صائب آن نیست ز سرچشمه ساغر گذرد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.