هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق خود سخن می‌گوید و از تأثیرات عمیق او بر خود و دیگران می‌نالد. شاعر از معشوق خود به عنوان موجودی بی‌نظیر و فتنه‌گر یاد می‌کند که با خنده، غمزه و زیبایی خود، عقل و دل همه را می‌رباید و آنها را به جنون و رقص وامی‌دارد.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده در شعر نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد تا بتوان آن را به درستی درک و تفسیر کرد.

غزل شمارهٔ ۲۹۳۰

تو چرا جُمله نَبات و شِکَری؟
تو چرا دِلْبَر و شیرین نَظَری؟

تو چرا هَمچو گُلِ خندانی؟
تو چرا تازه چو شاخِ شَجَری؟

تو به یک خنده چرا راه زَنی
تو به یک غَمْزه چرا عقل بَری؟

تو چرا صافْ چو صَحنِ فَلَکی؟
تو چرا چُست چو قُرصِ قَمَری؟

تو چرا بی‌بُنه چون دریایی
تو چرا روشن و خوشْ چون گُهَری؟

عاقلان را زِ چه دیوانه کُنی؟
ای همه پیشهٔ تو فِتْنه گَری

ساکنان را زِ چه در رَقص آری؟
ز آدمیّ و مَلَک و دیو و پَری

تو چرا توبهٔ مَردم شِکَنی؟
تو چرا پَردهٔ مَردم بِدَری؟

همه دل‌ها چو در اندیشهٔ توست
تو کجایی؟ به چه اندیشه دَری؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.