هوش مصنوعی: این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق و خیال سخن می‌گوید و به دنبال یافتن اثری از معشوق خیالی خود است. شاعر از مفاهیمی مانند هیولا، صورت، عشق و خرد استفاده می‌کند تا رابطه‌ی پیچیده‌ی بین عشق و وجود را بیان کند. او به این موضوع اشاره می‌کند که عشق فراتر از مفاهیم مادی و معنوی است و در نهایت، معشوق را به عنوان موجودی فراتر از درک انسان توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم انتزاعی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات پیچیده و استعاره‌های عمیق ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۹۲۹

ای خیالی که به دلْ می‌گُذَری
نی خیالی، نی پَری، نی بَشَری

اثرِ پایِ تو را می‌جویَم
نه زمین و نه فَلَک می‌سِپَری

گَر زِ تو باخَبَرانْ بی‌خَبَرند
نه تو از بی‌خَبَرانْ باخَبَری؟

مونِس و یارِ دلی، یا تو دلی
تو مُقیم نَظَری، یا نَظَری

اَیُّهَا الْخاطِرُ فی مَکْرُمَةٍ
قِفْ زَمانًا بِحِذاءِ الْبَصَرِ

لا تُعَجَّلْ بِمُرورٍ و نَوًی
بَدِّلِ اللَّیْلَ بِضَوْءِ السَّحَرِ

حُسْنُ تَدْبیرِکَ قَدْ صاغَ لَنا
اَلْهَیُولی بِحِسانِ الصُّوَرِ

گَر صُوَر جان و هیولی خِرَد است
عشقِ تو دیگر و تو خود دِگَری

این هَیولی پدرِ صورت‌هاست
ای تو کرده پدران را پدری

نی هَیولایِ همه آبی بود
چه کُند آبْ چو آبش بِبَری

گَر هَیولا و صُوَر جانْ اَفْزاست
دِگَرم عشوه مَدِه، تو دِگَری

از هیولاست صُوَر ریگِ رَوان
ریگ را هَرزه چرا می‌شُمَری؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۲۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.