هوش مصنوعی: این متن شعری است که به موضوعاتی مانند دوری از عزیزان، رنج و دردهای عاطفی، ناپایداری دنیا، و ارزش صفای دل و پاکی مشرب می‌پردازد. شاعر از استعاره‌های مختلف مانند سیلی سیلاب، می حرام، و چشمه تیغ برای بیان احساسات عمیق خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۳۷۰

چند دل خون خود از دوری احباب خورد؟
کف خاکی چه قدر سیلی سیلاب خورد؟

ترک آداب بود حاصل هنگامه می
می حرام است بر آن کس که به آداب خورد

شود از زخم نمایان جگرش جوهردار
هرکه از چشمه تیغ تو دمی آب خورد

تا بود دل بصفا، نفس مکدر باشد
دزد بیدل جگر خویش به مهتاب خورد

بیقراری ز رگ جان حریصان نرود
بر سر گنج بود مار و همان تاب خورد

فتنه در سایه آن زلف سیه در خواب است
آه اگر باد بر آن زلف سیه تاب خورد

هرکه چون شبنم گل صاف کند مشرب خویش
آب از چشمه خورشید جهانتاب خورد

روزی بی دهنان می رسد از عالم غیب
کوزه سر بسته چو گردید می ناب خورد

چه کند با جگر تشنه صائب دریا؟
ریگ از چشمه سوزن چه قدر آب خورد؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.