هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به موضوعاتی مانند عشق، ناامیدی، گذرایی عمر و جستجوی معنا در زندگی می‌پردازد. شاعر از نرسیدن به آرزوها، تلخی‌های زندگی و بی‌پاسخی عشق شکوه می‌کند و بر بی‌ثباتی دنیا تأکید دارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و گذرایی عمر ممکن است برای سنین پایین سنگین باشد.

غزل شمارهٔ ۳۴۲۱

بی تب و تاب به مخمور شرابی نرسد
تا به آتش نرود کوزه به آبی نرسد

به چه امید به گرد دل خوبان گردد؟
ناله ای را که ز کهسار جوابی نرسد

طمع بوسه و امید شکرخند کراست؟
که به ما زان لب شیرین شکرابی نرسد

زندگی چون شرر از سوختگان است مرا
آه اگر از جگری بوی کبابی نرسد

گل مگر بست ز شرم تو دکان را، کامروز
به دماغم ز چمن بوی گلابی نرسد

عمر چون سیل به این سرعت اگر خواهد رفت
فرصت چشم گشودن به حبابی نرسد

تو به ویرانی دل کوش که آن گنج گهر
نیست ممکن که به هر خانه خرابی نرسد

نیست انصاف که از بحر تو با این وسعت
صائب تشنه جگر را دم آبی نرسد
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۴۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۴۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.