هوش مصنوعی: این متن به توصیف ویژگی‌های اهل معنا می‌پردازد که از ظواهر دنیوی گذر کرده‌اند و به حقیقت درونی توجه دارند. آن‌ها بهشت را در خود جستجو می‌کنند، از وابستگی‌های مادی دوری می‌جویند و به دنبال روشنگری و کمک به دیگران هستند. آن‌ها در عین پریشانی ظاهری، آرامش درونی دارند و با سختی‌ها و شیرینی‌های زندگی به شکلی متعالی برخورد می‌کنند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۵۰۷

اهل معنی به سخن بلبل بستان خودند
به نظر آینه دار دل حیران خودند

پای رغبت نگذارند به دامان بهشت
همه در سیر گلستان ز گریبان خودند

جگر تشنه به سرچشمه حیوان نبرند
این سکندرمنشان چشمه حیوان خودند

چشم چون لاله به لخت جگر خود دارند
میزبان خود و مهمان سر خوان خودند

در ته توده خاکستر هستی چون برق
گرم روشنگری آینه جان خودند

از خدا رنج خود و راحت مردم طلبند
مرهم زخم کسان، داغ نمایان خودند

به نسیم سخن سرد پریشان نشوند
همچو دستار سر صبح، پریشان خودند

عشوه خرمن گل را به جوی نستانند
غنچه خسبان ریاضت گل دامان خودند

گاه در قبضه بسطند و گهی در کف قبض
دمبدم قفل و کلید در زندان خودند

چه عجب گر سخن تلخ به شکر گویند
که ز شیرین سخنیها شکرستان خودند

پرتو مهر به افسرده دلان ارزانی
خانمان سوختگان شمع شبستان خودند

فرصت دیدن عیب و هنر خلق کجاست؟
که به صد چشم، شب و روز نگهبان خودند

خاطر جمع ازین قوم طلب کن صائب
که پریشان شده فکر پریشان خودند
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۰۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۰۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.