هوش مصنوعی: این متن شعری است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، مفاهیم عمیقی مانند عشق، امید، صبر، مقاومت و جستجوی حقیقت را بیان می‌کند. شاعر از عناصر طبیعی مانند نور خورشید، باد، سنگ و آتش برای انتقال احساسات و اندیشه‌های خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق و استعاره‌های پیچیده است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند عشق و جستجوی حقیقت ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۶۰۸

حسن را حلقه خط مانع رفتن نشود
نور خورشید، نظربند ز روزن نشود

نبرد خنده ظاهر ز دل تنگ ملال
غنچه را دل تهی از خون به شکفتن نشود

باد دستان ز گرانباری زر آزادند
سنگ یک لحظه فزون بار فلاخن نشود

می شود خرده جانها یکی از وصل هزار
آه اگر دانه من واصل خرمن نشود

دل روشن ز هوادار نبالد بر خویش
شعله ور آتش یاقوت ز دامن نشود

صبح خورشید جهانتاب بود چشم سفید
چشم یعقوب محال است که روشن نشود

چاه خس پوش خطر بیش ز رهزن دارد
دوربین امن ز همواری دشمن نشود

برمیاور سر دعوی ز گریبان غرور
که علم کس به کمال از رگ گردن نشود

سوز دل کم نشد از تیغ شهادت صائب
آتش سنگ خموش از نم آهن نشود
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۰۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.