هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، شاعر سبک هندی، بیانگر احساسات عمیق و عرفانی است. شاعر از درد و رنج، امید و ناامیدی، و زیبایی‌های طبیعت سخن می‌گوید. او از شعله‌های عشق، دل رمیده، و اشک‌های تلخ می‌گوید و در نهایت به امید و برومندی اشاره می‌کند. همچنین، شاعر از هنر و تأثیر آن بر جهان صحبت می‌کند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۶۲۳

به کف شعله اگر نقد شرر می آید
دل رم کرده ما هم ز سفر می آید

دست پیچیدن و دل بردن و پنهان گشتن
هرچه می گویی ازان موی کمر می آید

چرخ را آه شرربار من از جا برداشت
دیگ کم حوصلگان زود بسر می آید

هست تا بر فلک از اختر سیار اثر
سنگ بر شیشه ارباب هنر می آید

ای خوشا عالم امید و برومندی او
نخل این باغ به یک روز به بر می آید

این نه دریاست، که از کاوش این سنگدلان
اشک تلخی است که از چشم گهر می آید

لاله دارد خبر از برق سکبسیر بهار
که نفس سوخته از خاک بدر می آید

صائب از سیر گلستان سخن می آیم
گل خورشید مرا کی به نظر می آید؟
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۲۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.