هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است. شاعر از عشق به عنوان نیرویی فراتر از دنیا و آخرت سخن می‌گوید و به ناتوانی در برابر تقدیر و جبر زمانه اشاره می‌کند. همچنین، او از دردها و رنج‌های عشق و زندگی می‌گوید که حتی گرمای آهش نیز گلاب از گل تصویر می‌کشد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات عاشقانه و دردهای عاطفی نیاز به درک و تجربه بیشتری دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۳۶۴۹

تا نهال تو قدر از گلشن تقدیر کشید
سرو را فاخته از طوق به زنجیر کشید

هرگز از سیل گرانسنگ، عمارت نکشد
آنچه ویرانه ام از منت تعمیر کشید

عشق خوش سهل برآورد مرا از دو جهان
نتوان موی چنین از قدح شیر کشید

نتوانست دل سخت ترا نرم کند
آه گرمم که گلاب از گل تصویر کشید

قدم راست روان خضر ره توفیق است
سر چو پیکان نتوان از قدم تیر کشید

بالش از دامن حوران بهشتی نکند
خواب ما بس که پریشانی تعبیر کشید

در خم زلف گرهگیر تو عاجز شده است
دل صائب که عنان از کف تقدیر کشید
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۴۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.