هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر ناامیدی و یأس شاعر از شرایط زمانه و عدم تحقق آرزوهاست. او از ناتوانی در تغییر سرنوشت، بی‌توجهی معشوق، و وضعیت نابسامان جامعه شکایت دارد. با این حال، در برخی ابیات امید اندکی به بهبود شرایط دیده می‌شود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به ناامیدی و یأس نیاز به بلوغ فکری برای درک صحیح دارد.

غزل شمارهٔ ۳۶۷۲

شبی ستاره دولت به بام ما افتد
که از لب تو شرابی به جام ما افتد

چنین که شرم گرفته است در میان او را
کجا رهش به غلط بر مقام ما افتد؟

سیاهرویی ما نیست قابل اصلاح
ز مه گره به سر زلف شام ما افتد

لبی که رنگ نمی گیرد از فروغ سهیل
کجا به فکر جواب سلام ما افتد؟

سیاه خانه نشینان لامکان دشتیم
ز ماهتاب چه پرتو به بام ما افتد؟

به کشوری که هما مرغ خانگی شده است
نشد که سایه جغدی به بام ما افتد

دلی که نقد کند نسیه قیامت را
به فکر یار قیامت خرام ما افتد

کنون که از خط مشکین سیاه مست شده است
امید هست لب او به کام ما افتد

ز نارسایی طالع نمی شود قسمت
که راه نکهت گل بر مشام ما افتد

به اختیار محال است ترک جام کنیم
مگر ز بیخودی از دست، جام ما افتد

ز خط سبز مگر تنگ شکرش صائب
به فکر طوطی شیرین کلام ما افتد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.