هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر احساسات عمیق شاعر درباره بردباری، خاکساری، غم، شوق و عشق است. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات خود را نسبت به زندگی، عشق و تقدیر بیان می‌کند. او از مفاهیمی مانند صبر، تواضع، غم، شوق، عشق و تقدیر سخن می‌گوید و تأثیر این مفاهیم را بر زندگی انسان شرح می‌دهد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

غزل شمارهٔ ۳۶۸۱

ز بردباری من موج می شود لنگر
ز خاکساری من صدر آستان گردد

فلک ز بار غم من به خاک بندد نقش
زمین ز بال و پر شوقم آسمان گردد

اگر چه خضر ز آب حیات سیراب است
ز یاد تیغ تواش آب در دهان گردد

شدی چو پیر ز اهل جهان کناری گیر
که هرکه مانده شود بار کاروان گردد

به قسمت ازلی باش از جهان خرسند
که چون فضول شود میهمان گران گردد

چو ماه عید عزیز جهان شود صائب
ز بار درد قد هر که چون کمان گردد

نسیم گل ز سبکروحیم گران گردد
ز چرب نرمی من مغز استخوان گردد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.