هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به موضوعاتی مانند ناتوانی، قناعت، عجز در برابر سرنوشت، و ناامیدی از بهبود دردهای درونی میپردازد. شاعر از ناتوانی انسان در تغییر سرنوشت، قناعت به کم، و تأثیر نالههای بلبل بر فضای باغ سخن میگوید. همچنین اشاره میکند که حتی مسیح نیز نمیتواند درد دل انسان را درمان کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربهٔ زندگی دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و درماندگی ممکن است برای مخاطبان جوانتر سنگین یا نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۳۷۷۲
سبکروی که ز سرپا نمی تواند کرد
سفر چو قطره به دریا نمی تواند کرد
ز بس که منفعل از کرده های خویشتن است
فلک نگاه به بالا نمی تواند کرد
کسی که سیر پریخانه قناعت کرد
نظر به شاهد دنیا نمی تواند کرد
کسی که در دل ما جای خویش وا نکند
دگر به هیچ دلی جا نمی تواند کرد
چنان ز ناله بلبل فضای باغ پرست
که غنچه بند قبا وا نمی تواند کرد
به کام هرکه کشیدند شهد خاموشی
لب از حلاوت آن وا نمی تواند کرد
مسیح اگرچه کند زنده مرده را صائب
علاج درد دل ما نمی تواند کرد
سفر چو قطره به دریا نمی تواند کرد
ز بس که منفعل از کرده های خویشتن است
فلک نگاه به بالا نمی تواند کرد
کسی که سیر پریخانه قناعت کرد
نظر به شاهد دنیا نمی تواند کرد
کسی که در دل ما جای خویش وا نکند
دگر به هیچ دلی جا نمی تواند کرد
چنان ز ناله بلبل فضای باغ پرست
که غنچه بند قبا وا نمی تواند کرد
به کام هرکه کشیدند شهد خاموشی
لب از حلاوت آن وا نمی تواند کرد
مسیح اگرچه کند زنده مرده را صائب
علاج درد دل ما نمی تواند کرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.