هوش مصنوعی: این متن شعری است که بر ناتوانی در تغییر حقایق زندگی و فریب‌خوردگی انسان در برابر وسوسه‌های دنیوی تأکید دارد. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند آب، آینه، سراب و شمع، بیان می‌کند که نمی‌توان با ظواهر فریبنده دنیا را تغییر داد یا از غم و حوادث زندگی فرار کرد. همچنین، اشاره می‌کند که پیری و گذر زمان با حیله و مکر قابل بازگشت نیست.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و مضامین انتقادی نیاز به تجربه و شناخت بیشتری از زندگی دارند.

غزل شمارهٔ ۳۷۸۱

علاج غم به می خوشگوار نتوان کرد
به آب، آینه را بی غبار نتوان کرد

اگرچه تشنه فریب است موجهای سراب
مرا به جلوه دنیا شکار نتوان کرد

کنار بام حوادث مقام راحت نیست
تلاش مرتبه اعتبار نتوان کرد

چو آب و آینه از سادگی درین گلزار
نظر سیاه به نقش و نگار نتوان کرد

فریب شمع چو پروانه خورده ام بسیار
مرا به چرب زبانی شکار نتوان کرد

اگر به حال جگر تشنگان نپردازد
ملامت گهر آبدار نتوان کرد

ز آب گوهر نیکی به ابر برگردد
به جان مضایقه با تیغ یار نتوان کرد

مشو به دیدن خشک از سمنبران قانع
که از بهار قناعت به خار نتوان کرد

چنین که تیغ مکافات در زبان بازی است
صدا بلند درین کوهسار نتوان کرد

خضاب، پرده پیری نمی شود صائب
به مکر و حیله خزان را بهار نتوان کرد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۷۸۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۷۸۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.