هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که با استفاده از تصاویر و استعاره‌های زیبا، به توصیف معشوق و تأثیرات عشق بر دل عاشق می‌پردازد. شاعر از عناصر طبیعی مانند بهشت، چشمه، ستاره، سرو، بلبل و غنچه برای بیان احساسات خود استفاده کرده است. همچنین، مفاهیمی مانند سعادت، آزادگی و فتنه نیز در متن به چشم می‌خورد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۸۳۹

به روی گرم تو آیینه تا برابر شد
بهشت روی ترا چشمه سار کوثر شد

زخال اگر چه بنا گوش نیک اختر شد
ازین ستاره شب زلف دل سیه تر شد

دل نظارگیان آب شد زدیدن تو
اگر زدیدن خورشید دیده ها تر شد

چه فتنه ها که ازو جای گرد برخیزد
به هر زمین که نهال تو سایه گستر باشد

ز جلوه سرو تو کیفیتی به بستان داد
که طوق فاختگان جمله خط ساغر شد

به چشم همت من استخوان بی مغزی است
سعادتی که زبال هما میسر شد

ز بیقراری بلبل کجا به حرف آید
ز خامشی دهن غنچه ای که پر زر شد

زچشم شور نگردد چو ماه دنبه گداز
شکاریی که درین صید گاه لاغر شد

ز بحر دور فتادم ز خودنماییها
یتیم زود شود قطره ای که گوهر شد

چرا چو سرو کنم دست از آستین بیرون
مرا که دولت آزادگی میسر شد

ستاره ریز کند چشم خلق را صائب
چراغ هر که ازان روی آتشین برشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۳۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.