هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی، به موضوعاتی مانند عشق، جوانی، گذر زمان، حقیقت و سعادت می‌پردازد. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، به خواننده هشدار می‌دهد که از فریب دنیا دوری کند و به دنبال حقیقت و سعادت درونی باشد. او تأکید می‌کند که جوانی زودگذر است و وفایی در دنیا وجود ندارد. همچنین، عشق را راهی پرخطر اما راستین می‌داند که تنها با صداقت می‌توان آن را پیمود.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات به گذر زمان و ناپایداری دنیا نیاز به تجربه زندگی دارد تا به خوبی درک شود.

غزل شمارهٔ ۳۸۷۰

سبکروان ترا نقش پا نمی باشد
اثر ز پاک فروشان بجانمی باشد

نگاه حسن شناسان همیشه در سفرست
دل غریب خیالان بجا نمی باشد

میان خال وخط وحسن راه بسیارست
اگر چه لفظ ز معنی جدا نمی باشد

ز نوبهار جوانی ذخیره ای بردار
که رنگ وبوی جهان را وفا نمی باشد

مخور فریب تماشای روی کار جهان
که هیچ آینه ای بی قفا نمی باشد

سعادت ازلی از دل شکسته طلب
درین خرابه بغیر از همانمی باشد

غبار قافله آرزوست گردملال
ملال در دل بی مدعا نمی باشد

گره چو وقت سرآیدگرهگشاگردد
گشاد غنچه به دست صبا نمی باشد

به روشنایی هم می روندسوختگان
به وادیی که منم نقش پا نمی باشد

به راه پر خطر عشق راست شو صائب
که غیر راستی اینجا عصا نمی باشد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۶۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۷۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.