هوش مصنوعی: این شعر از صائب تبریزی بیانگر مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است. شاعر با استفاده از استعاره‌های زیبا مانند «شاخ سدره و طوبی»، «جویبار گهر»، و «فیض صبح» به بیان رابطه‌ی ناگسستنی بین انسان و حقیقت هستی می‌پردازد. او تأکید می‌کند که علاقه به دنیا ناشی از نارسایی‌هاست و تنها با تسلیم و درک عمیق می‌توان به حقیقت دست یافت. همچنین، شعر به مفاهیمی مانند عشق، صبر، و روشنگری اشاره دارد.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر دشوار خواهد بود. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و زبان ادبی بالا نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

غزل شمارهٔ ۳۸۷۵

ز کلک تازه من شعر تر نمی گسلد
ز شاخ سدره وطوبی ثمر نمی گسلد

اگر چو رشته تو هموارکرده ای خود را
زجویبار تو آب گهر نمی گسلد

علاقه تو به دنیا ز نارساییهاست
ز شاخ از رگ خامی ثمر نمی گسلد

ز گوشه دل آگاه پا برون مگذار
کز این زمین مبارک خبر نمی گسلد

ز فیض صبح بنا گوش در قلمرو زلف
شب دراز نسیم سحر نمی گسلد

به خاک زنده دلان بر چراغ مرده خویش
که فیض مردم روشن گهر نمی گسلد

نمی شود به تسلیم راضی از ما خلق
زخون مرده ما نیشتر نمی گسلد

مکن ز رشته جان سرکشی که این زنار
به هیچ تیغ زموی کمر نمی گسلد

ز پیچ وتاب ندارد گریز روشندل
که این دو سلسله از یکدگر نمی گسلد

به گفتگوی زبان نیست حاجتی صائب
به محفلی که نظز از نظر نمی گسلد
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۷۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.