۲۲۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۸۷۸

نه هر سخن نشناسی سخنوری داند
نه هر سیاه دلی کیمیاگری داند

عیار آبله دست را که می داند
نه قیمت گهرست این که جوهری داند

درین بساط نشیند درست نقش کسی
که بوریا را دیبای ششتری داند

نماز زاهد خودبین کجا رسد جایی
که چرخ سجده خود را سکندری داند

کمال حافظ شیراز را ز صائب پرس
که قدر گوهر شهوار جوهری داند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۷۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۷۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.