۲۱۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۸۸۷

مرا شکستگی پا به آن جناب رساند
فتادگی سر شبنم به آفتاب رساند

ندوختم نظر از آفتاب عارض او
اگر چه خانه چشم مرا به آب رساند

همان که شست ز خاط جواب نامه من
هزاره نامه ننوشته را جواب رساند

زهر که گرد برآورد آن سبک جولان
ز راه لطف به پابوس آن رکاب رساند

زگریه قطع نظر چون کنم در این گلشن
که چشم تر سرشبنم به آفتاب رساند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.