هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از صائب تبریزی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعاره‌های غنی، به موضوعاتی مانند عشق، بخشش، طبیعت و مفاهیم عمیق انسانی می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند غنچه، گل، باده و طبیعت برای بیان احساسات و تفکرات خود استفاده کرده است.
رده سنی: 16+ متن شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه بیشتری نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و اشارات ممکن است برای مخاطبان جوان تر نامفهوم یا پیچیده باشد.

غزل شمارهٔ ۳۹۳۶

لبش به خنده دل غنچه را دونیم کن
نگاه را گل رخسار او شمیم کند

من ومضایقه دل به آنچنان چشمی
بخیل را نگه گرم او کریم کند

ز مکر طره شبگرد یار می آید
که در دو هفته در گوش را یتیم کند

نهال طور به آغوش در نمی آید
کسی چرا دل خود را عبث دونیم کند

گرفت روی زمین را تمام گوساله
چگونه گاوفلک را کسی عقیم کند

ز دست سامری روزگار می آید
که جای تنگ ز گوساله بر کلیم کند

به سایه ات کند ای تاک اگر بخیل گذار
به یک مصافحه دست تواش کریم کند

به بزم باده او پسته را شکسته مساز
که زور رشک دل پسته را دونیم کند

به نیم آه ز هم غنچه دلم پاشید
چو شمع صبح که سردرسر نسیم کند

چو صائب آن که به لخت جگر قناعت کرد
عجب نباشد اگر ناز برنعیم کند
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۳۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۳۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.