هوش مصنوعی:
این متن شعری عرفانی است که در آن شاعر از عشق الهی و زیباییهای معنوی سخن میگوید. او عشق را به عنوان موجودی توصیف میکند که هم حوریصفت است و هم مادرانه مهربان. شاعر از وحدت وجود و حضور خداوند در همه چیز صحبت میکند و از عشق به عنوان نیرویی یاد میکند که ایمان و کفر را در هم میآمیزد. در پایان، شاعر به شمس تبریزی اشاره میکند و وفاداری او را ستایش میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که برای درک کامل آن، مخاطب نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند وحدت وجود و رابطه عشق الهی با ایمان و کفر ممکن است برای سنین پایینتر پیچیده و نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۲۹۹۱
ای عشقِ پَرده دَر، که تو در زیرِ چادری
در حُسنْ حورییی تو و در مِهْر، مادری
در حَلقه اَنْدَرآ و بِبین جُمله جانها
در گوشْ حَلقه کرده، به قانونِ چاکری
در آیِنِه نَظَر کُن و در چَشمِ خود نِگَر
صد جان گِرِه گِرِه شُده از وِیْ به ساحِری
در هر گِرِه نِگَه کُن وصُنْعِ خدایْ بین
در هم بِبَسته موسی و فرعون و سامِری
از زیرِ دامَنَت تو بُرون آر شمع را
تا نَقْشِ حَقْ بِخَندد بر نَقْشِ آزری
تا دست و پا نَهاد دو زُلْفِ تو کُفر را
هر دَم بِمیرد ایمان، در پایِ کافَری
چون مَر تو را نیابَد، در جان و جا دِلَم
گشتم هزار بار من از جان و جا، بَری
خُشک و تَرِ دو چَشم و لبِ من رَوان شُده
در قُلْزُمی که خُشک نیابَند و نی تَری
دی لُطفها بِکَرد خیالِ تو، گُفتَمَش
کِی باوَفا و عَهد، زِ من باوَفاتَری
دانم زِ شَمسِ دینست تو را این همه وَفا
تبریز این سَلام بَرِ جانِ ما، بَری
در حُسنْ حورییی تو و در مِهْر، مادری
در حَلقه اَنْدَرآ و بِبین جُمله جانها
در گوشْ حَلقه کرده، به قانونِ چاکری
در آیِنِه نَظَر کُن و در چَشمِ خود نِگَر
صد جان گِرِه گِرِه شُده از وِیْ به ساحِری
در هر گِرِه نِگَه کُن وصُنْعِ خدایْ بین
در هم بِبَسته موسی و فرعون و سامِری
از زیرِ دامَنَت تو بُرون آر شمع را
تا نَقْشِ حَقْ بِخَندد بر نَقْشِ آزری
تا دست و پا نَهاد دو زُلْفِ تو کُفر را
هر دَم بِمیرد ایمان، در پایِ کافَری
چون مَر تو را نیابَد، در جان و جا دِلَم
گشتم هزار بار من از جان و جا، بَری
خُشک و تَرِ دو چَشم و لبِ من رَوان شُده
در قُلْزُمی که خُشک نیابَند و نی تَری
دی لُطفها بِکَرد خیالِ تو، گُفتَمَش
کِی باوَفا و عَهد، زِ من باوَفاتَری
دانم زِ شَمسِ دینست تو را این همه وَفا
تبریز این سَلام بَرِ جانِ ما، بَری
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۹۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۹۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.